اخبار ویژه
بسم الله الرحمن الرحیم

میرزا بنویس و شورای عالی قشر (اداره کل تعاون،کار و رفاه اجتماعی- آبان96)

کد خبر : 9649
چهارشنبه 24 آبان 1396 - 12:05

سخنانی در باب وضعیت رکود فعلی در اقتصاد و صنعت کشور

بنام خداوند بخشنده مهربان

 

در شورا بنده هم نشسته بودم و قرار بود که صورتجلسه این جلسه و شورا را بنویسم و با توجه به سالها دغدغه خودم در مورد دلایل پیشرفت بعضی کشورها و عقب ماندگی بعضی دیگر، به سخنان مدعوین گوش میدادم.نهایتاً همه هم عقیده ایم که یکی از مشکلات اصلی ما مردم ایران که باید هرچه سریعتر حل شود، چون تبدیل به معظلی بسیار بزرگ شده است، مشکل بیکاری است .اینکه جوانان ما پرتوقع هستند یا اهل کار نیستند را بنده هم قبول ندارم  یکی از دلایلش پر کاری جوانان ما پس از مهاجرتشان است که چون حقوق خوبی به ایشان میدهند حتی حاضر به ظرفشویی در رستورانها هم هستند کم توقعیشان در اموری مثل ازدواج هم از اینجا معلوم است که حتی اگر توان اجاره یک خانه هشتاد متری را هم داشته باشند ازدواج میکنند.پس مشکل را نباید گردن جوانانمان بیندازیم ما اگر بخواهیم مشکل اشتغالمان را حل کنیم باید  تدبر کنیم و ریشه را درجای دیگر بیابیم،تدبر از ریشه دبر یعنی پشت چیزها را دیدن،یعنی تفکر سیستمی داشتن و علتهایی که درست در کنار معلول قرار ندارند را ببینیم ،پشت چیزها را دیدن و یا داشتن تفکر سیستمی یعنی اینکه بفهمیم ما در تمام این سالها در حال صادرات نفت و آب بوده ایم.یکی از راههای اصلی تولید اشتغال تولید هرچه بیشتر ثروت از طریق صادرات است چون هرچه صادرات بالاتر برود تولید هم بیشتر میشود و لذا کارگران بیشتری سرکار میروند(وگردشگری که آن هم باعث میشود ارز وارد کشور شود که هم شغلهای مستقیم و در ارتباط با گردشگری را افزایش می دهد و هم  ارزش ملی پول و قدرت خرید مردم را بالا می برد و مآلاً  تولید و اشتغال را افزایش میدهدو هم...).

کشورهای موفق در اقتصاد و تولید مثل آلمان و ژاپن و چین و آمریکا و ...چیزی تولید می کنند و به خارج از کشور می فروشند که ارزش افزوده زیادی برایشان دارد مثلا یک اتوموبیل ده برابر قیمت تمام شده برایشان ارزش افزوده دارد ولی ما در کشور عزیزمان تنها صادرات نفت و آب داشته ایم،علی رغم اینکه همواره میگوییم که از آب وخاکمان دفاع می کنیم ولی تنها از خاکمان دفاع می کنیم و آبمان را به ثمن بخس به کشورهای عربی صادر میکنیم.بطور مثال یک هندوانه هزارلیتر آب مصرف میکند و آن هزار لیتر آب را به یک کشور حوزه خلیج فارس با هزار منت به چند هزارتومان میفروشیم خب اگر خود این آب را صادر کنیم که خیلی قیمت بیشتری دارد در صورتیکه با وجود وضعیت فعلی آب در کشور هرگز نباید آن آب را هم صادر کنیم بلکه باید کالا صادر کنیم و یا توریست وارد کنیم.هرچه که صادرات کمتری داشته باشیم فشار مردم برای امرار معاش بر سفره های زیرزمینی کشور نیز بیشتر میشود و در نتیجه شاهد خشکسالی بیشتری خواهیم بود.

صادرات را چگونه می توانیم افزایش دهیم:

1-مهمترین راه افزایش صادرات در کشور همانطوریکه مقام معظم رهبری در مراسم تنفیذ رئیس جمهور در سال جاری بیان کردند تکیه بسیار ویژه برامر ارتباطات خارجی و گسترش این روابط با تمام کشورها (به جز دوسه کشور متخاصم )است.این افزایش ارتباطات حسنه هم باعث خرید آنها از ما و هم سرمایه گذاری خارجی و انتقال تکنولوژی بیشتر می شود.

2-از دیگر راه های افزایش صادرات قطعا نخبه پروری است یکی از دلایل مهم این که آمریکا که هم اکنون نزدیک به نصف صادرات کل دنیا را در اختیار دارد از طریق نخبه گرایی و حتی جذب نخبگان دیگر کشورها به این جایگاه اقتصادی رسیده است.ولی ما نخبگانمان را صادر که نه به عبارتی مفت از دست میدهیم از طریق فرار مغزها.

 

3-ورود سرمایه و تکنولوژی خارجی:

مدیر محترم شهرک های صنعتی استان فارس دارد می گوید....درصورتیکه مثل کشور چین باید برای اینگونه زمینها سرمایه گذار خارجی پیدا کنیم تا هم تولید کند و هم صادر کند و جوانان بیکار کشور ما را سرکار ببرد و هم اینکه انتقال تکنولوژی به کشور صورت گیرد.بطور مثال شرکت appleاز زمین و امکانات  و کارگر ارزان چینی استفاده میکند و خود نیز این گوشیها را صادر میکند.در شهرکهای صنعتی که آب و برق و گاز مهیاست،بهترین آب و هوا ،دسترسی به بازارهای بسیار خوب خاورمیانه و کشورهای آسیای میانه و قفقاز و ...کارگران ارزان قیمت و...

 

4-موارد دیگر:آموزش افراد برای صادرات بهتر،اثر بخش تر و البته بیشتر؛برند سازی و افزایش کیفیت کالاهای تولیدی از طریق نظارت،انتقال تکنولوژی ،آموزش،دستگاههای جدید و ...البته کاهش قیمت تمام شده

مالیات:

کاهش مالیاتها البته یکی از مهمترین دلایل افزایش صادرات می باشد به خصوص در شرایط بحران و رکود.

وضعیت چهره و سرحالی و رنگ و روی چند مدیر دولتی در این جلسه و وضعیت آشفته تولیدگران گویای وضعیت کنونی تولید و اقتصاد در کشورمان است.اینگونه که تولیدگران در جلسه می گفتند ارزش افزوده بزرگترین زنجیر بر پای تولید کنندگان است به صورتیکه گاه پول کالا را نگرفته اند ولی ارزش افزوده گاه چندباره در چرخه تولید تا مصرف پرداخته میشود.ارزش افزوده نیز از آن  کارهایی است که ما از کشورهایی مثل سوئیس یاد گرفتیم ولی نمیدانم چرا یاد نگرفتیم که در سوئیس هشتاد درصد خانه ها مال دولت است و چیزی به نام مشکل مسکن برای هیچ انسانی در آن کشور وجود ندارد و بسیاری از کارهای دیگر که ما از کشورهای اروپایی یاد نگرفتیم و فقط گرفتن را یاد گرفتیم.تا بحث یارانه می شود میگویند گدا پروری است اما نمی گویند چرا در اروپا و آمریکا اینقدر حقوق بیکاری و حمایتهای اجتماعی انجام میشود ،چرا حتی پوشک بچه ها را می دهند چرا روزی صد یورو به مادر برای نگهداری از هر فرزندش می دهند،چرا در ایالت آلاسکای آمریکا سالانه هزاروهشتصد دلار به هرنفر برای پول نفتش میدهند(آنهم برای شخصی که تازه یکسال است به این ایالت رفته است)،سیستم nhs در بحث سلامت و درمان در انگلیس چیست؟چرا در بعضی کشورهای اروپایی اداره کار حقوق یک و حتی سه سال ابتدایی یک استخدام جدید را می دهد و البته سپس شروع میکند به درصد بیشتری مالیات گرفتن از همین حقوق ها و کشورهای عربی چرا به شهروندانشان پول و ...می دهند و ...هزار چرای دیگر که خارج از بحث این نوشته است.در بسیاری از کشورها جا افتاده است که کار را باید دولتها برای مردم فراهم کنند(در بخش خصوصی) و اساسا یکی از مهمترین شاخصه های موفقیتهای دولتها کاهش نرخ بیکاری است و البته که به باقی بیکارها نیز حقوق می دهند چون اگر این کارها را نکنند که اصلا دلیلی نمی ماند که سرمایه های یک کشور را بدهند دست یک حزب یا یک دولت.(این مطالب خارجی پسند بودن نیست بلکه همان علم را  بیابید حتی از چین است،رسیدن به این مطلب است که برای امام علی علیه السلام درهنگام ضربت خوردن طبیبی یهودی و حاذق آوردند، و توجه به انتقال تکنولوژی منجنیق و حفر خندق و ...از دیگر کشورها به کشور اسلامی و   ....است.)

مطالب بالا را در مورد تفکر و پارادایم حاکم بر کشورهای پیشرفته در مورد خدمات دهی به شهروندانشان گفتیم،اما در کشور ما بعضا مدیردولتی تنها به کارخودش فکر میکند مثلا بیشتر مالیات بگیرد تا ترفیع بگیرد و نزد رئیسش محبوبتر شود.(در شرایط رکود بی سابقه فعلی با کمال عذرخواهی باید گفت که افزایش مالیاتها کاری مثل کار داروغه ناتینگهام در داستان رابین هود است)این مدیران بی توجه به نامه 53 نهج البلاغه (حال بماند که در نهج البلاغه مطالب بسیار دیگری نیز  هست مثل لزوم حقوق بالای نظامیان و ...ولی کو گوش شنوا)و بی توجه به اینکه در کشورهای مترقی در شرایط بحران معافیتهای مالیاتی و کاهش مالیات صورت میگیرد ولی در کشور ما در این چهارسال که در بدترین رکود چنددهه اخیر هستیم مالیاتها چندبرابر شده است.به عبارتی نه آنچه در دینمان آمده ارا تبعیت میکنیم و نه همراه با کشورهای موفق بلکه خودمان به میل دل خودمان می تازانیم و نتیجه میشود این وضعیت که می بینیم.افزایش تصاعدی مالیاتها باعث بیکاری جوانان و به فساد و تباهی کشیدن آنها می شود،باعث میشود بعضی جوانها به کیف قاپی و دزدی و اعتیاد و طلاق و ...رو بیاورند...علم اخلاق می گوید نباید اینکار را بکنند ولی علم جامعه شناسی می گوید می کنند و فقر حتی باعث کفر هم در آدمهای دارای ظرفیت کمتر می شود همه آدمها که دارای یک ظرفیت نیستند.کوبای زمان کاسترو را ببینید که بعضی از مسئولین که به آنجا رفته بودند می گفتند روسپیگری در کوبا غوغا میکند.

در مورد افزایش مالیاتها بر تولیدگران و واریز این پولها به خزانه باید گفت در بهترین حالت (با توجه به وضعیت کنونی مملکت ما و با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری در دهه گذشته که مرتباً بر اقتصاد و تولید و اشتغال تأکید داشته اند) این پول باید دوباره به رگهای صنعت و تولید واریز شود(البته اگر سوراخهای خزانه مثل اختلاسها و ...بگذارند)با توجه به این مطلب و با توجه به اینکه ایجاد هر شغل پایدار جدید به قول کارشناسان حدود سیصد میلیون خرج دارد آیا بهتر نیست که از همین ابتدا با تخفیفهای مالیاتی به تولیدگران جلوی از بین رفتن شغلهای موجود را بگیریم؟

 

نامه 53 نهج البلاغه،نامه حضرت امیر علیه السلام به مالک اشتر:

يد تلاش تو در آبادانى زمين بيشتر از جمع آورى خراج باشد كه خراج جز با آبادانى فراهم نمى‏ گردد، و آن كس كه بخواهد خراج را بدون آبادانى به دست آورد، شهرها را خراب، و بندگان خدا را نابود، و حكومتش جز اندك مدّتى دوام نياورد. پس اگر مردم شكايت كردند، از سنگينى ماليات، يا آفت زدگى، يا خشك شدن آب چشمه‏ ها، يا كمى باران، يا خراب شدن زمين در سيلاب‏ها، يا خشكسالى، در گرفتن ماليات به ميزانى تخفيف ده تا امورشان سامان گيرد، و هرگز تخفيف دادن در خراج تو را نگران نسازد زيرا آن، اندوخته‏ اى است كه در آبادانى شهرهاى تو، و آراستن ولايت‏ هاى تو نقش دارد، و رعيّت تو را مى‏ ستايند، و تو از گسترش عدالت ميان مردم خشنود خواهى شد، و به افزايش قوّت آنان تكيّه خواهى كرد، بدانچه در نزدشان اندوختى و به آنان بخشيدى، و با گسترش عدالت در بين مردم، و مهربانى با رعيّت، به آنان اطمينان خواهى داشت، آنگاه اگر در آينده كارى پيش آيد
و به عهده‏شان بگذارى، با شادمانى خواهند پذيرفت، زيرا عمران و آبادى، قدرت تحمّل مردم را زياد مى‏ كند. همانا ويرانى زمين به جهت تنگدستى كشاورزان است، و تنگدستى كشاورزان، به جهت غارت اموال از طرف زمامدارانى است كه به آينده حكومتشان اعتماد ندارند، و از تاريخ گذشتگان عبرت نمى ‏گيرند.مهندس سیاوش سرحدی

ارسال توسط : خبرنگار فارس
بازدید
دیدگاه